بسم رب فاطمه سلام اله علیها
بقایی اسوه تقوی بود و تقوای ایشان در جبهههای جنگ مشخص و روشن و زبانزد خاص و عام بود. از جمله فضایل خوب و زیبایی كه ایشان داشت این بود كه حتی در بین راه كه وقت نماز میرسید از ماشین پیاده میشد و نماز را به موقع (ولو در كنار جاده) میخواند. نمازهای شب و دعاهای خاص ایشان و آن اخلاق و حجب و حیای خاصی كه در قیافهاش نهفته بود از او یك اسوه تقوی بوجود آورده بود و هنوز هم كه هنوز است از شهدا اسوه ما مجید بقایی است. آنقدر به فكر قیامت بود كه هرگاه در جلسات سخنرانی از عقوبت خدا سخن گفته میشد اشك میریخت. شهید بقایی تاكید و اصرار خاصی بر خواندن دعای عهد در هر روز داشت و مستحبات و واجبات خود را به دقت انجام میداد. با قرآن انس عجیبی داشت. همواره یك جلد قرآن كوچك با خود به همراه داشت و در هر فرصتی به تلاوت آیات آن میپرداخت و سعی داشت آن را حفظ كند. قبل از عملیات والفجر مقدماتی قرار شد كه عدهای از مسوولین و فرماندهان نظامی جنگ، دیداری با حضرت امام خمینی (ره) داشته باشند، اما شهید بقایی گفته بود كه باید برای شناسایی این عملیات در منطقه بمانیم، به همین دلیل او به همراه عدهای دیگر از جمله شهید حسن باقری در منطقه عملیاتی ماندند و صبح روز بعد به اتفاق ایشان و چند تن از فرماندهان دیگر با دو دستگاه جیپ جهت شناسایی منطقه به طرف محل مورد نظر حركت كردند. شهید بقایی در طی مسیر مشغول تلاوت قرآن و حفظ سوره والفجر بود. او به كمك یكی از دوستانش این سوره شریفه را از حفظ میخواند. پس از رسیدن به مقصد، همگی از ماشین پیاده شده و به طرف سنگر دیدهبانی حركت نمودند. ایشان در بین راه به برادران همراه میگوید: آیا میشود انسان به این درجاتی كه خداوند در قرآن فرموده است، برسد كه:
«یا اَیتهاالنَّفس المُطمَئنَّه ارِجِعی الی ربِّكِ راضیَهً مرضیهً فَادخُلی فی عِبادی وَادخُلی جَنَّتی»
و آیا خدا توفیق این امر مهم را به انسان میدهد كه به آن مرحله عالی نایل گردد؟ هنوز كلام مجید به انتها نرسیده بود كه خمپاره دشمن به نزدیكی آنان اصابت كرد و او جواب سوال خود را با فوران خون مطهر و قطع پاهایش دریافت نمود و بدین سان عاشقانه و خالصانه به سوی پروردگار خویش پرواز كرد و به درجه قرب و رضوان الهی دست یافت.
دعایمان کنید
یازهرای مرضیه سلام اله علیها